تشکر از خاله روزی
مامانی دیروز ساعت نهار با خاله روزی رفته بودم مجتمع تجاری ولنجک تا کلاه و شال گردنی رو که برات خریده بودم عوض کنم . آخه وقتی اونو سرت کردی خودتو تو آینه نگاه کردی گفتی مامان چقدر زشته اصلا"خوشگل نشدم برام عوضش کن . بعدش خاله روزی مامانو شرمنده کرد و برای تو یه هدیه خوشگل به مناسبت تولدت خرید . اما شما همون موقع تو ماشین بازش کردی و همه رو درب و داغون کردی . حداقل میذاشتی می رسیدیم خونه من یه عکس ازش می گرفتم و اینجا می گذاشتم اما اشکالی نداره یه لحظه خوشحال کردن تو به یه دنیا می ارزه.
به قول مامان محمد رضا جون تو نفس منی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی