آبتینآبتین، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

آبتینی عاشقتیم

من آمده ام

1390/11/17 10:30
نویسنده : مامانی
746 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ، سلام ، صد تا سلام.مامانی منو ببخش که یه کم تنبلم و تنبلییم رو هم گردن کار زیاد میندازم. راستشو بخوای امروز مامان پارسا بهم گفت چقدر تنبلی یه سری به وبلاگ آبتین بزن و یه عکسی ، نوشته ای چیزی بزار. منم دیدیم راست میگه ها یه کم غافل شدم و مدتی که چیزی برات ننوشتم .البته تقصیر بابایی هم هست چندبار بهش گفتم کابل گوشیم رو بده من چند تا عکس از آبتین تو گوشیم دارم میخواد تو پستش بزارم ولی یادش میره چون اون هم آخر سال شده و سرش شلوغه و حسابی چسبیده به پول چشمکوقتی هم اعتراض  می کنم میگه با این خرجایی که تو رو دستم میزاری مجبورم دیگه .آخه  به مناسبت سال نو نصف وسایل خونه رو جدید کردیم. (بیچاره بابایی)

عسلم دیگه ماشالاخیلی آقا شدی اصلا" احساس نمی کنم بچه کوچیک دارم همش احساس میکنم یه همدم خیلی خوب یه دوست با وفایی برام(داداشی منی). دیگه میتونم همه جا باهات برم و اذیتم نمی کنی (حتی آرایشگاه) بیچاره بابایی اونوقتا تا سرکوچه هم که میرفت میگفتم آبتین رو هم با خودت ببر ولی الان اگه بابا هم بخواد ببرتت من اجازه نمی دم چون دلم برات تنگ میشه.و از الکی میگم هوا سرده 

تقریبا" روزی صد بار بهم میگی دوستم داری منم روزی هزار بار بهت میگم عاشقتم

یه وقتایی که شلوغ میکنی میگم مادر جان نکن . میگی نگو مادرجان . میگم پس چی بگم میگی بگو

پسسسسسسسسسسرم. هم چین با ناز میگی که میخوام بخورمت و خندم میگیره  و تو دوبار شیطونی میکنی.

مدتیه که به تماشای کارتون و cd بد  جوری اعتیاد پیدا کردی دیگه نهار و شامت رو هم جلوی تلویزیون میخوری

هر روز که میریم خونه اول باید 1 ساعت تو خیابونا بچرخیم تا کارتون مورد علاقتو پیدا کنیم و بخریم البته من این کار رو با دل و جون انجام میدم چون توی این هوای سرد که نمیشه زیاد بیرون رفت  حداقل سرتو گرم میکنه.

یه وقتایی هم یه کارتون هایی رو انتخاب می کنی که مناسب سن شما نیست و میترسی. مثل بتمن یا گیسو کمند که از اون جادوگر میترسی. بعدش شبا میای و پیش من میخوابی

از حمام رفتنت بگم که عاشق حمومی . تا حوصلت سر میری می برمت حموم و کلی آب بازی و جیغ و داد می کنیم و بهمون خوش می گذره ولی تازگیها بابایی حسودیش شده و میگه دیگه با آبتین حمام نرو چون بزرگ شده . حالا الکی میگه ها میخواد خودش باهات بیاد حمام و از بودن در کنار تو لذت ببره . بابایی بدجنس

خلاصه این روزا خیلی ماه شدی البته ماه بودی ماه تر شدی هر چی بگم کم گفتم.

بازم مثل همیشه من و بابایی عاشقتیییییییییییییییییییم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان پارسا
17 بهمن 90 13:54
آفرین مامان آبتین می بینم غیرتی شدی و پست می ذاری


عروسکم پرنیا
17 بهمن 90 14:43
سلام ازحضور مجدد شما در وبلاگ خوشحال شدیم
مامان دانیال
23 بهمن 90 11:32
از اینکه می بینم آبتین جان بزرگ شده و حتی میتونی باهاش آرایشگاه بری و اذیت نمی شی خوشحال شدم. امیدوارم هرچه زودتر من هم از این خبرهای خوب داشته باشم.