تولد 3 سالگی آبتین طلا زنبوری
مامانی پنج شنبه گذشته اولین تولدت رو برگزار کردیم البته تولدت٢٩ آبانه ولی چون می خوام دو تا تولد برات بگیرم مجبور شدم اولی رو یکم زودتربگیرم و ایشالا دومیش روز دوشنبه روز قبل از عید غدیر توی مهد کودک و سومیش هم پنج شنبه همین هفته دوباره تو خونمون البته با یه مهمونای دیگه. ایشالا صد ساله شی من و بابایی هم باشیم و هر سال برات تولد بگیریم. عزیز دلم . الانم یه چند تا از عکسات و برات یادگاری میزارم تا وقتی بزرگ شدی ببینی که توی سه سالگیت قشنگترین زنبورکوچولوی دنیا بودی
که با اومدنت زندگی من و بابایی رومثل عسل شیرین کردی .
قربون ژست مانکنیت برم
تزئینات خونه
آبتین طلا و آناهیتا جون
آبتین طلا و نیسا جون (دختر خاله ملیسا)
و حالا نوبت کادو هاست.این ماشین خوشگل و خاله اشرف جون (خاله مامانی )آوردند.
این ماشین رو هم خاله فرشته جون (خاله مامانی )زحمت کشیدن آوردن
این قطار خوشگل و سارا جون و همسرشون آقا آرش (دختر خاله مامانی)آوردند.
ک
کادوی بالایی از طرف ملیسا جون و همسرشون و دختر نازشون نیسا (دختر خاله مامانی)
خاله مریم و عمو علی و آناهیتا جون
از طرف شادی جون (دختر خاله مژگان) البته یه شلوار خوشگل هم داره که از پنج شنبه تا حالا آبتین از پاش در نمیاره تا من یه عکس بگیرم.
از طرف خاله فاطی جون که ایشالا عروسیش جبران کنیم
از طرف خاله پری و همسرشون و دختر خانمشون صبا (ایشالا عروسیش)
این تفنگ هم از طرف بابای زنبور کوچولو البته بابایی و مامانی یک میلیون تومان به حساب پس انداز زنبور کوچولو واریز کردند.
ضمنا" آبتین جون اینو بدون که بابایی برای تولدت خیلی زحمت کشید هر جا مامانی میگفت بریم با تمام خستگی میومد. برای پیدا کردن لباست و شکلات زنبوری تمام تهران و توی این ترافیک گشته یادت باشه وقتی بزرگ شدی جبران کنی .
منتظر عکسهای تولد بعدی آبتین در چند روز آینده باشید.