سومین تولد 3 سالگی زنبور کوچوکلو

مامان جونم سلام . بالاخره سومین تولدت رو هم با خوبی و خوشی برگزار کردیم  . خدا رو شکر تولد خوبی بود و به همه خوش گذشت. ایشالا صد ساله شی ،نه صدو بیست ساله شی . نه صدو بیست سال کمه همیشه زنده باشی. درسته که من و بابایی خیلی خسته شدیم.ولی عاشقتیم . هر کاری برات بکنیم بازم کمه عزیزم .

خدا تو رو بابایی رو ایشالا حفظ کنه.

دفعه پیش چون زنبور کوچولوی خوشگلی شده بودی و همه خوششون اومده بود ایندفعه هم به درخواست بابایی دوباره زنبور کوچولو شدی با همون تزئینات البته فقط کیک تولدت متفاوت بود.

آبتین در حال بریدن کیک

از راست به چپ : بهار ناز، آرتمیس، آبتین، آناهیتا

سرباز کوچولو  .اسلحه رو سوین جون کفشاتم بهار ناز جون آوردند.