یه روز برفی
گل پسرم سلام. امروز هم یه روز برفی دیگه است انگارنه انگار که دیگه زمستون رفتنیه و داره بهار میاد . انقدر برف اومده که دیگه همه خسته شدن.
باز هم طبق معمول بابایی یادش رفت کابل گوشیموبده. امان از دست این بابایی.
راستی قراره آخر هفته ٣ تا تولد بریم. اولیش و دومیش فرداشبه که تولد دایی مهدی و آناهیتا جونه. که هر دو خونه خاله مریمه. سومیش هم تولد صباست . که خودش خبر نداره و سارا جون براش تولد گرفته به همه مهمونها هم گفته زود بریم که وقتی صبا میاد سورپرایز بشه. ایشالا که بهمون خیلی خیلی خوش بگذره.
از همین جا تولد هر سه شونو تبریک میگم ایشالا که صدسال زنده باشن.
اگه خدا قسمت کنه عکساشونو تو پستت یادگاری می زارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی