اردیبهشت 1391
سلام پسر گلم. تصمیم گرفتم خاطراتت رو ماه به ماه برات بنویسم. مثلا تولد مادر بزرگ که یه تولد ٥ نفره بود در شمال برگزار کردیم .
اینم کیکش
بعدش تولد خودم بود. این کادوی خوشگل رو هم خاله جون ( همکارم ) زحمت کشیدند.
یه روز هم عمو جون زحمت کشیدند و هماهنگ کردند شما رفتی برنامه خاله شادونه که پخش زنده بود.
٦ اردیبهشت که تعطیل بود رفتیم شمال ( شهسوار ویلای خانم خلیلی دوست مامان بزرگ)
ساحل سنگی رامسر
من و مامانی (مامان بابایی)ساحل رامسر
پنج شبنه گذشته هم عمو اینا اومدند منزل ما و ما هم طبق معمول که وقت و بی وقت برات تولد میگیریم. دوباره برات یه تولد باشکوه برگزار کردیم.
این هم چند تا عکس متفرقه از مهد کودک
آبتین در حالت قهر
قربونت برم که وقتی قهر میکنی هر جا که باشی میخوابی روی زمین
باز هم مثل همیشه آبتینی عاشقتیییییییییییییییییییییییییم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی