آبتینآبتین، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

آبتینی عاشقتیم

من آمده ام

سلام ، سلام ، صد تا سلام.مامانی منو ببخش که یه کم تنبلم و تنبلییم رو هم گردن کار زیاد میندازم. راستشو بخوای امروز مامان پارسا بهم گفت چقدر تنبلی یه سری به وبلاگ آبتین بزن و یه عکسی ، نوشته ای چیزی بزار. منم دیدیم راست میگه ها یه کم غافل شدم و مدتی که چیزی برات ننوشتم .البته تقصیر بابایی هم هست چندبار بهش گفتم کابل گوشیم رو بده من چند تا عکس از آبتین تو گوشیم دارم میخواد تو پستش بزارم ولی یادش میره چون اون هم آخر سال شده و سرش شلوغه و حسابی چسبیده به پول وقتی هم اعتراض  می کنم میگه با این خرجایی که تو رو دستم میزاری مجبورم دیگه .آخه  به مناسبت سال نو نصف وسایل خونه رو جدید کردیم. (بیچاره بابایی) عسلم دیگه ماشالاخیلی آقا شدی اص...
17 بهمن 1390

تشکر

از تمام دوستانی که از وبلاگ گل پسرم دیدن می کنند هم تشکر می کنم و هم عذر خواهی بابت اینکه مدتی است بدلیل مشغله زیاد کاری نتونستم عکس یا مطلب جدید بزارم (بخصوص مامان پارسا گلی دوست فابریک آبتین طلا). انشالا بزودی و بعد از تمام شدن امتحانات اینکارو انجام میدم.باز هم متشکرم ...
27 دی 1390

عکس های شب یلدا 1390

  گل پسر مامانی سلام . بلاخره بعد از یه تاخیر ١٠ روزه تونستم دو سه عکس از شب یلدا برات بزارم . آخه این روزا سرم خیلی شلوغه . البته عکس زیاد انداختیم ولی چون همش دسته جمعی بود بیشتر از این دو سه تا  به دلیل محدودیت نمی تونم  بزارم یلدای ١٣٩٠ منزل خاله فرشته ( خاله مامانی) این هم یه عکس خانوادگی         ...
10 دی 1390

یلدا مبارک

 پسرم قند عسلم  امروز ٣ سال و ١ماهه شدی . قربونت بر م که داری کم کم آقا می شی . مامان جون فردا شب ، شب یلداست . ماهم امسال خونه خاله فرشته  دعوتیم . ایشالا که بهمون خیلی خوش می گذره. .چون هم شب یلداست هم تولد بهاره جون بعدا"عکسای شب یلدارو هم برات میزارم. این مطلب رو هم برای کسانی که از وبلاگت دیدن می کنند میزارم.   روی شما مثل هندونه‌ ،‌خنده هاتون مثل قاچ هندونه،‌ روزگارتون مثل پوست هندونه،‌جیبتونم پر تخم هندونه. یلداتون مبارک ...
29 آذر 1390

شرح یکی از روزهای زندگی گل پسرم

گل پسرم ،‌قند عسلم ، نفسم ، جیگرم، عشقم ، زندگی ...... چند وقته که میخوام یکی از روزهای زندگیتو ( از صبح تا شب ) برات شرح بدم همراه با عکسات اما راستشو بخوای هم تنبلی می کنم هم وقتشو ندارم . اما امروز دیگه حتما" این کارو میکنم چون امروز چهارشنبه است . من یه کم بزنم به تخته کارم کمتره. یکی از روزهای خوب خدا که چهارشنبه بود طبق معمول اومدیم اداره چون زود رسیده بودیم ترجیح دادم با خودم بیارمت اداره و صبحانتو خودم بهت بدم. دفتر مامانی شما هم در حال تایپ هستی با چه اشتیاقی . ولی مامانی من دوست ندارم شما کارمند بشی ها از الان گفته باشم. بعدش خاله ٠همکار مامانی ) اومدو ما رفتیم پائین کلی با خاله  توی اتاق رئیس قایم موشک بازی ک...
9 آذر 1390

نمایشگاه غنچه های شهر

  آبتین  طلا و قند عسل در نمایشگاه غنچه های شهر که با بابایی رفته بودی ( کاملا" مردونه)تا مثلا" من یه کم استراحت کنم .منم طبق معمول از نبود شما دو تا سوء استفاده کردم و افتادم به خونه تکونی و بشور و بساب                     ...
8 آذر 1390

تو نفس منی محمد رضا

مامان جون این دو تا عکس خوشگل و میزارم چون به درخواست مامان محمد رضا گرفته شده . خواستم بگم مامان محمد رضا جون تو اون شلوغ پلوغی یاد سفارشت بودم و بی معرفتی نکردم . دیگه به خوبی خودت ببخش . تاراخوشگله ،‌ آبتین طلا،‌ محمد رضا نفس ...
7 آذر 1390

تشکر از خاله روزی

مامانی دیروز ساعت نهار با خاله روزی رفته بودم مجتمع تجاری ولنجک تا کلاه و شال گردنی رو که برات خریده بودم عوض کنم . آخه وقتی اونو سرت کردی خودتو تو آینه نگاه کردی گفتی مامان چقدر زشته اصلا"‌خوشگل نشدم برام عوضش کن . بعدش خاله روزی مامانو شرمنده کرد و برای تو یه هدیه خوشگل به مناسبت تولدت خرید . اما شما همون موقع تو ماشین بازش کردی و همه رو درب و داغون کردی . حداقل میذاشتی می رسیدیم خونه من یه عکس ازش می گرفتم و اینجا می گذاشتم اما اشکالی نداره یه لحظه خوشحال کردن تو به یه دنیا می ارزه. به قول مامان محمد رضا جون تو نفس منی ...
2 آذر 1390

عسلم تولدت مبارک

در ساعت 12 روز 29 آبان سال 1387 خدا یه گل به زمین هدیه داد. سرنوشت اون گل رو توی قلب من کاشت. اون گل تو بودی. گل همیشه بهارم تولدت مبارک ...
29 آبان 1390